Term | Definition |
---|---|
اختلال تبدیلی | از جملهی اختلالات روانی است که شامل صنف اختلالات شبه جسمی میشود. در اختلالات شبه جسمی شخص از ناراحتیهای جسمی مختلف شکایت دارد، اما در اصل مریضی او ازجمله اختلالات روانی بوده و عوامل روانی در ایجاد، شدت و طول مدت علایم نقش جدی دارند. در اختلال تبدیلی فرد از مشکلات مانند ناشنوایی، نابینایی، فلج عضلانی یا بیحسی دستها شکایت دارد و با این علایم نزد دکتر مراجعه میکند، اما مریضی او ریشهی روانی دارد. به صورت مشخص تعریف اختلال تبدیلی عبارت است از وجود یک یا دو علامت عصبی ( مثلا فلج، کوری/نابینایی، کری/ناشنوایی، بیحسی) که با یک اختلال عصبی یا طبی شناخته شده قابل توجیه نبوده و عوامل روانی با شروع، شدت و دوام علایم رابطه دارد و این علایم به صورت عمدی ایجاد نشده و سبب ناراحتی یا اختلال قابلملاحظه در فعالیتهای اجتماعی، شغلی و غیره شده است.
شیوع این اختلال در زنان شایعتر است. نسبت ابتلا زن به مرد در بالغین حد اقل دو برابر و حتی تا پنج برابر نیز میرسد. اختلال تبدیلی ممکن در هر سنی از کودکی تا سالمندی روی دهد، اما بیش از همه در نوجوانان و جوانان دیده شده و شروع آن پیش از 10 سالگی و پس از 35 سالگی نادر است. اختلال تبدیلی در جوامع روستایی، در بین افراد کمسواد، در بین کسانی که ضریب هوشی پایینتر دارند، در میان افراد متعلق به گروههای اجتماعی و اقتصادی پایین و در بین افراد نظامی که در موقعیتهای جنگی قرار دارند بیشتر دیده میشود. در کشور و اجتماعات ما، به کسانی که از این اختلال رنج میبرند، تعابیری چون «جن زدگی»، «مِرگی» و غیره را به کار میبرند. بسیاری یا دسترسی به خدمات صحیح ندارند، یا مشکل را جدی نمیگیرند، یا به راه حل های سنتی چون دعا خوانی و تعویذ نویسی رو میآورند، و در این میان عدهای کمی نیز به دکتر مراجعه میکنند. همچنان این اختلال در افرادی که والدین شان به این اختلال گرفتار بوده اند، بیشتر دیده میشود که تا حدودی ناشی از یادگیری فرزندان از والدین میباشد.
علل از نظر روان پویایی (فروید) در این اختلال، تعارضات ناخودآگاه به صورت علایم جسمی تظاهر میکنند، یعنی این تعارضات به جای بیان مستقیم به صورت علایم جسمی منعکس میگردند. هنگامی که شخص احساس و نظر خویش را نمیتواند از طریق گفتگو بیان نماید، این مسدود شدن راه کلامی سبب تعارض شده و در نتیجه علایم ایجاد شده در اختلال تبدیلی راهی برای بیان این احساسات و ایدههای ممنوع میباشد. علایم این اختلال به صورت نسبی ابراز میل و آرزو را امکانپذیر میسازد، اما آنرا به قدر کافی دگرگون میسازد تا مریض نیازی به مقابله با تکانههایی که از نظر او یا اجتماع پسندیده نیستند، پیدا نکند. جالب است تا این نظریه به ویژه در قالب فرهنگ ما به بررسی گرفته شود، چون در این قالب، ابراز احساسات معمولاً مورد تشویق قرار نمیگیرد و بیشتر میل به سرکوب کردن آنها دیده میشود تا طرح کردن و گفتگو کردن در باره ی شان. این نشانهها در عین حال بیمار را قادر میسازد تا به دیگران القا نماید که نیاز به توجه دارد، بنابر این چنین علایم میتوانند به عنوان وسیله غیر کلامی برای کنترل و به بازی گرفتن استادانهی دیگران مورد استفاده قرار گیرند. تحقیقات اخیر نقش عوامل زیستی/ بیولوژیک و عصبی روانی را نیز در پیدایش علایم اختلال تبدیلی نشان داده اند. کاهش متابولیزم نیمکره ی مغلوب مغز، افزایش متابولیزم نیمکرهی غالب مغز و افزایش سطح برانگیختگی قشر مغز در این تحقیقات نشان داده شده اند.
نشانههای اختلال تبدیلی فلج، نابینایی و ناشنوایی از جمله شایعترین علایم اختلال تبدیلی میباشند (که البته اکثر این نشانه ها موقتی اند). علایم افسردگی نیز ممکن است با اختلال تبدیلی همراه گردیده و افرادی که از هر دو اختلال به طور همزمان رنج میبرند در معرض خطر خودکشی قرار دارند. علایم به صورت عموم به سه بخش (حسی، حرکتی و تشنجی) بخشبندی میگردند:
علایم حسی در اختلال تبدیلی بیحسی به خصوص در دستها و پاها شایع است. بیحسی به شکل این که شخص جوراب یا دستکش پوشیده یا نیمه بیحسی که درست در خط وسط بدن آغاز میشود، مشاهده میگردد. علایم تبدیلی ممکن است حواس پنجگانه را فراگیرد و ایجاد نابینایی، ناشنوایی یا دید تونلی Tunnel Vision نماید. این علایم ممکن است که یکطرفه یا دوطرفه باشند، لیکن معاینه عصبی سالم بودن مسیرهای حسی را نشان میدهد و هیچ نوع مشکلی در سیستم عصبی به مشاهده نمیرسد.
علایم حرکتی علایم حرکتی میتوانند شامل حرکات غیرعادی، اختلال راه رفتن، ضعف عضلات و فلج، لرزههای موزون آشکار و حرکات پرتابی باشند. فلج یا ضعف ممکن است یک، دو یا هر چهار اندام را فراگیرد.
علایم تشنجی تشنجهای کاذب علامت دیگر در اختلال تبدیلی اند. به علاوه یک سوم کسانی که تشنجهای کاذب دارند اختلال تشنجی همزمان نیز دارند. جویدن زبان، بی اختیاری ادرار، و آسیب دیدن پس از سقوط ممکن است در تشنج کاذب نیز دیده شود، هر چند معمولاً مشاهده نمیشوند. یکی از مسایل عمده در تشخیص اختلال تبدیلی رد قطعی بیماری جسمی است. مریضی عضوی همزمان در مبتلایان به اختلال تبدیلی که در شفاخانه بستری شده اند شایع است. تخمین زده میشود 25 تا 50 درصد مریضان که مبتلا به اختلال تبدیلی طبقهبندی میشوند، بالاخره تشخیصهای عصبی یا اختلالات طبی غیر روانپزشکی را دریافت میکنند. لذا، بررسی طبی و عصبی در تمام موارد اهمیت اساسی دارد. اگر علایمی که در اختلال تبدیلی دیده میشوند به صورت ارادی، آگاهانه و قصدی توسط خود شخص ایجاد شود درین صورت تشخیص، اختلال تبدیلی نبوده بلکه “اختلال ساختگی” و “تمارض” بیشتر باید مورد نظر باشند. در اکثریت عمده، شاید 90-100 درصد، مریضان مبتلا به اختلال تبدیلی علایم ظرف چند روز یا کمتر از یک ماه از بین میرود. 75 درصد مریضان ممکن است هرگز دچار تکرار علایم نشوند اما 25 درصد آنها تحت استرس دورههای تازهای از علایم را بروز میدهند. بیماری نزد کسانی عاقبت خوب دارد که عوامل استرس زایشان از بین میرود یا کاهش مییابد و امراض روانی و جسمی ضمیمهای شان معالجه میشود. رواندرمانی حمایتی بینش گرا و رفتار درمانی در کاهش علایم اختلال تبدیلی مفید اند. هیپنوتیزم، ادویه ی ضد اضطراب و روشهای رفتاری تمرینات عضلات در بعضی موارد مفید واقع میشوند. در رواندرمانی بینش گرا تعارضها و تنشهای که سبب اضطراب و ایجاد علایم شده جستجو میگردند. انواع کوتاهمدت و مستقیم رواندرمانی نیز برای معالجه اختلال تبدیلی مورد استفاده قرار میگیرند. نکتهی مهمی که باید فراموش نگردد این است که هرچه مداخلات درمانی با تاخیر صورت گیرد، مداوا مشکل تر گردیده و گرفتن نتیجه ی مثبت دشوارتر میشود. منابع:
Hits: 507
Synonyms:
اختلال نشانه کارکرد عصبی, conversion disorder |