Term | Definition |
---|---|
اختلال افسردگی اساسی | در طول مدت ۲ هفته پنج (یا تعداد بیشتری) از نشانه های زیر وجود داشته اند و انحراف از عملکرد قبلی را نشان می دهند. حداقل یکی از نشانه ها یا (۱) خلق افسرده و یا (۲) فقدان علاقه یا لذت است.
نشانه های ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کنند. این دوره ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد یا بیماری جسمانی دیگر نیست. وقوع دورة افسردگی اساسی با اختلال اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی، با طیف اسکیزوفرنی مشخص یا نامشخص دیگر و اختلالات روان پریشی دیگر بهتر توجیه نمی شود. هرگز دورة مانیک یا دورة هیپومانیک وجود نداشته است. “راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (۲۰۱۳)، ویراست پنجم، DSM-5TM، انجمن روانپزشکی آمریکا، ترجمه یحیی سیدمحمدی، نشر روان(۱۳۹۳).“
Hits: 790
Synonyms:
اختلال افسردگی عمده, افسردگی, Major Depressive Disorder, major depression |