اصطلاح | تعریف |
---|---|
اختلال ادواری خو | حداقل به مدت ۲ سال (در کودکان و نوجوانان حداقل یک سال) چند دوره همراه با نشانه های هیپومانیک وجود داشته است که ملاک های دوره ی هیپومانیک وجود داشته است که ملاک های دوره ی هیپومانیک را برآورده نمی کنند و چند دوره همراه با نشانه های افسردگی که ملاک های دوره افسردگی اساسی را برآورده نمی کنند.
کلیک ها: 589 مترادف ها:
اختلال خلق ادواری, متناوب خُلقی, cyclothymic disorder |
اختلال ارتباط اجتماعی | مشکلات مداوم در استفاده ی اجتماعی ارتباط کلامی و غیرکلامی به صورتی که با تمام موارد زیر آشکار می شوند:
کلیک ها: 693 مترادف ها:
social (pragmatic) communication disorder |
اختلال ارتباطات | اختلالات ارتباطات، کمبودها در زبان، گفتار و ارتباط را شامل می شوند.
کلیک ها: 639 مترادف ها:
communication disorder |
اختلال استرس حاد | مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ، صدمه ی جدی، یا خشونت جنسی به صورت یک (یا تعداد بیشتری از موارد زیر:
کلیک ها: 565 مترادف ها:
acute stress disorder (ASD) |
اختلال استرس پس از آسیب | مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ، جراحت جدی، یا خشونت جنسی به صورت یکی (یا تعداد بیشتری) از موارد زیر:
کلیک ها: 622 مترادف ها:
اختلال استرس پس از آسیب روانی, اختلال استرس پس از ضایعه روانی, اختلال تنش زای پس از رویداد, اختلال استرس پس از سانحه, استرس پس از سانحه, posttraumatic stress disorder (PTSD) |
اختلال اسکیزوافکتیو | دوره بدون وقفه بیماری که در طول آن، دوره خلقی اساسی (افسردگی اساسی یا مانیک) وجود داشته باشد.
کلیک ها: 684 مترادف ها:
اختلال اسکیزو افکتیو, (schizoaffective disorder (SAD |
اختلال اسکیزوفرنیفرم | در این افراد هذیان، توهمات، گفتار آشفته (مثل انحراف گفتار یا گسیختگی مکرر)، رفتار بسیار آشفته یا کاتاتونیک و یا نشانه های منفی (یعنی، کاهش ابراز هیجانی یا بی ارادگی).
کلیک ها: 788 مترادف ها:
schizophreniform disorder |
اختلال اضطراب اجتماعی | ترس یا اضطراب محسوس در مورد یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آنها فرد با احتمال بررسی دقیق دیگران مواجه می شود.
کلیک ها: 301 مترادف ها:
فوبی اجتماعی, جمع هراسی, social anxiety disorder, social phobia |
اختلال اضطراب بیماری | اشتغال ذهنی به داشتن بیماری جدی یا مبتلا شدن به آن در حالیکه نشانه های جسمانی وجود ندارند یا، اگر وجود داشته باشند، از نظر شدت خفیف هستند.
کلیک ها: 665 مترادف ها:
illness anxiety disorder |
اختلال اضطراب جدایی | ترس یا اضطراب نامتناسب با رشد و بیش از اندازه دربارة جدایی از کسانی که فرد به آنها دلبسته است،
کلیک ها: 644 مترادف ها:
separation anxiety disorder |
اختلال اضطراب فراگیر | اضطراب و نگرانی بیش از حد (انتظار بیمناک)، که در بیشتر روزها حداقل به مدت ۶ ماه، در مورد چند واقعه یا فعالیت روی می دهند. (مانند عملکرد شغلی یا تحصیلی).
کلیک ها: 545 مترادف ها:
generalized anxiety disorder (GAD) |
اختلال افسردگی اساسی | در طول مدت ۲ هفته پنج (یا تعداد بیشتری) از نشانه های زیر وجود داشته اند و انحراف از عملکرد قبلی را نشان می دهند. حداقل یکی از نشانه ها یا (۱) خلق افسرده و یا (۲) فقدان علاقه یا لذت است.
کلیک ها: 777 مترادف ها:
اختلال افسردگی عمده, افسردگی, Major Depressive Disorder, major depression |
اختلال افسردگی مداوم | این اختلال بیانگر تحکیم اختلال افسردگی اساسی مزمن و اختلال افسرده خویی است.
کلیک ها: 337 مترادف ها:
افسرده خویی, dysthymia, dysthymic disorder |
اختلال بی خوابی | شکایت عمده در مورد نارضایتی از کیفیت یا کمیت خواب در ارتباط با یک (یا تعداد بیشتری) از نشانه های زیر:
کلیک ها: 277 مترادف ها:
primary insomnia |
اختلال بی نظمی خلق اخلالگر | در این اختلال، طغیان های خشم مکرر و شدید به صورت کلامی (مثل غیظ های کلامی) و /یا رفتاری آشکار می شوند (مثل پرخاشگری جسمانی به افراد یا اموال) که از نظر شدت یا مدت خیلی بی تناسب با موقعیت یا تحریک است.
کلیک ها: 625 مترادف ها:
disruptive mood dysregulation disorder |