اصطلاح | تعریف |
---|---|
کُره | کره به حرکات غیرارادی، نامنظم، جهنده و تندی گفته می شود که موجب پیدایش حرکات بی هدف و ناگهانی در عضلات سر، گردن، زبان و حتی ماهیچه های گلو و حنجره می گردد.
کلیک ها: 761 مترادف ها:
رقصاک, chorea |
پرخوری عصبی | دوره های مکرر پرخوری.
کلیک ها: 669 مترادف ها:
Bulimia nervosa |
هرزه خواری | بیماران دست به خوردن مداوم مواد غیر مغذی، غیر غذایی در طول دوره ی حداقل یک ماه می کنند.
کلیک ها: 666 مترادف ها:
اختلال هرزه خواری, پیکا, pica |
میوپاتی | میوپاتی یک بیماری عضلانی است که به هیچ یک از اختلالات عصبی و اتصالات عصبی بدن مربوط نمی باشد. این شرایط می تواند به علت های زیادی همچون علل مادرزادی، عفونی، متابولیکی بدن، التهاب، غدد درون ریز و یا ناشی از مسمومیت های موادمخدر یا غیره رخ دهد.
کلیک ها: 760 مترادف ها:
ماهیچه آسیبی, myopathy |
لالی انتخابی | ناتوانی مداوم صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی که انتظار صحبت کردن در آنها می رود (مثلاً در مدرسه) با اینکه صحبت کردن در موقعیت های دیگر وجود دارد.
کلیک ها: 761 مترادف ها:
سکوت انتخابی, گنگی انتخابی, selective-mutism (SM), elective mutism |
فوبی خاص | ترس یا اضطراب محسوس در مورد موضوع یا موقعیتی خاص (مثل پرواز کردن، ارتفاعات، حیوانات، تزریق شدن، دیدن خون) است.
کلیک ها: 745 مترادف ها:
فوبی ساده, specific phobia, simple phobia |
فلج مغزی | فلج مغزی یک اختلال مغز و اعصاب در نظر گرفته شده است که ناشی از آسیب مغزی غیر پیشرونده یا ناهنجاری است, که در مغز در حال رشد اتفاق می افتد. فلج مغزی در درجه اول بر حرکات بدن و هماهنگی عضلات تاثیر گذار است.
کلیک ها: 1130 مترادف ها:
cerebral palsy (CP) |
ضعف عضلانی | از دست دادن عملکرد عضلات به طوری که یک عضله از کار بی افتد و یا حرکت معمول خود را از دست بدهد. واژه پزشکی برای از دست دادن کامل عملکرد عضله، فلج است.
کلیک ها: 714 مترادف ها:
سستی ماهیچه, Muscular weakness, Muscle weakness |
صرع | صرع چهارمین اختلال رایج مغز و اعصاب است و در تمامی سن ها دیده می شود.
کلیک ها: 659 مترادف ها:
epilepsy, falling sickness, seizure disorder |
روان آشفتگی | اختلال در توجه (یعنی کاهش توانایی هدایت کردن، متمرکز کردن، و جابجا کردن توجه) و آگاهی (کاهش جهت یابی محیط).
کلیک ها: 701 مترادف ها:
دلیریوم, delirium |
دوره هیپومانیک | دوره ی متمایز خلق که به طور نابهنجار و مداوم بالا، گشاده یا تحریک پذیر است و افزایش نابهنجار و مداوم فعالیت یا انرژی که حداقل ۴ روز پیاپی ادامه می یابد و در بخش عمده ای از روز، تقریباً هر روز وجود دارد.
کلیک ها: 748 مترادف ها:
hypomanic episode, hypomania |
دوره مانیک | دوره متمایز خلق که به طور نابهنجار و مداوم بالا، گشاده (بی تکلف) یا تحریک پذیر است و افزایش نابهنجار و مداوم فعالیت یا انرژی هدفمند که حداقل یک هفته ادامه می یابد و در بخش عمده ای از روز، تقریباً هر روز، وجود دارد (یا هر مدتی اگر بستری کردن ضرورت داشته باشد).
کلیک ها: 713 مترادف ها:
manic episode |
تشنج | تشنج افزایش ناگهانی فعالیت الکتریکی در مغز است که معمولاً برای مدت کوتاهی بر روی ظاهر و فعالیت بدنی فرد تاثیر دارد.
کلیک ها: 757 مترادف ها:
seizure |
بیماری پارکینسون | پارکینسون از بیماری های تحلیل برنده است که نمودهای بالینی آن کندحرکتی، لرزه و سفتی اندام ها می باشد.
کلیک ها: 443 مترادف ها:
Parkinson’s disease (PD) |
بیماری ویلسون | ویلسون یک بیماری ارثی مربوط به اختلال متابولیسم مس است که در آن دفع صفراوی مس از کبد مختل می شود.
کلیک ها: 754 مترادف ها:
Wilson's disease |